«رجب طیب اردوغان» در حالی طی سال های اخیر شعار «لزوم شکسته شدن محاصره غزه» به عنوان شرط اصلی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را سر داده است که طی این مدت هیچ حمایت قابل توجه و ملموسی از فلسطینیان ساکن غزه به جای نیاورده است. گروههای مقاومت فلسطین در غزه از جمله «حماس» و «جهاد اسلامی» طی حدود ۶ سال اخیر نه کمک مالی هنگفتی از دولت ترکیه دریافت کرده اند و نه تسلیحات پیشرفته ای که قدرت دفاعی آنها در مقابل صهیونیستها را افزایش دهد.
علاوه بر این، طی سالهای اخیر که اردوغان شعار «لزوم شکسته شدن محاصره غزه» را با هدف تحقق اهداف سیاسی سر می داد، هیچگاه شاهد استفاده و بهره برداری آنکارا از نفوذ خود در روابط با کشورهای غربی به منظور شکسته شدن محاصره غزه نبودیم. آنکارا هیچگاه در زمینه رایزنیهای سیاسی برای ایجاد یک اجماع جهانی جهت محکومیت اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان ساکن نوار غزه کوچکترین تحرکی از خود نشان نداده است.
از همین روی، پر واضح است که حمایت ظاهری دولت آنکارا تنها شیوه ای برای فرافکنی و فریب افکار عمومی بوده و هیچ ارزش دیگری نداشته است. با این حال، امروز عقبنشینی واضح آنکارا از شروط پیشین خود برای عادی سازی روابط با صهیونیست ها این حقیقت را به اثبات رساند که وضعیت در منطقه به نفع ترکیه پیش نمیرود و درست به همین دلیل است که این کشور ضمن به فراموشی سپردن شروط خود، دست در دست صهیونیستها قرار داد تا بدین ترتیب وضعیت نابسمان خود در منطقه را کمی بهبود ببخشد.
به نظر می رسد تیرگی روابط میان مسکو و آنکارا موجب شده تا اردوغان به صورت رسمی از عادی سازی روابط با تل آویو به عنوان یکی از اولویت های سیاست خارجی ترکیه یاد کند. پس از اقدام ترکیه در هدف قرار دادن جنگنده روسی «سوخو ـ ۲۴» و کشته شدن یکی از خلبانان آن، روابط میان مسکو و آنکارا با تنش جدی مواجه شد. روسیه برخی تحریم های اقتصادی را علیه آنکارا اعمال کرده و اعلام کرد تا زمانی که ترکیه به صورت رسمی عذرخواهی نکند، دست از اقدامات تلافی جویانه برنخواهد داشت.
هرچند که آخرین اخبار رسیده حاکی از عذرخواهی رسمی اردوغان از پوتین به دلیل هدف قرار دادن جنگنده «سوخو ـ ۲۴» است، اما در هر صورت عادی سازی روابط میان دو طرف زمانبر خواهد بود و بدون شک بازگشت روابط آنکارا و مسکو به حالت عادی خود مدتی به طول خواهد انجامید.
از سوی دیگر، با توجه به مواضع روسیه در قبال تحولات سوریه و حمایت های مسکو از دولت دمشق، آنکارا تقویت حضور خود در سوریه را یکی دیگر از اولویت های سیاست خارجی خود قلمداد میکند و به دنبال ایجاد موازنه قدرت در این کشور است. به همین دلیل رژیم صهیونیستی را به عنوان یک متحد استراتژیک برای فعالیت هرچه بیشتر علیه بشار اسد در سوریه در شرایط کنونی برگزیده است.
علاوه بر این، آنگونه که به نظر می رسد، اختلافاتی میان ترکیه و ایالات متحده آمریکا در خصوص سوریه وجود دارد. از جمله مهم ترین این اختلافات می توان به طرح ترکیه برای برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز آسمان سوریه و ایجاد منطقه حائل در این کشور اشاره کرد که واشنگتن صراحتا اعلام کرد با این طرح مخالف است و هیچ حمایتی از آن به عمل نخواهد آورد. حتی اخیر «جو بایدن» معاون رئیس جمهوری آمریکا نیز گفته است: «واشنگتن به آنکارا اعلام کرد که اگر به دنبال ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه است، خودش این اقدام را انجام دهد».
بر همین اساس، ترکیه با مشاهده عدم حمایتهای ایالات متحده از برخی طرح های آن در سوریه، روی به صهیونیستها آورده است تا بدین ترتیب بتواند ضمن ایجاد موازنه قدرت در سوریه، اهداف شوم خود در این کشور را بیش از هر زمان دیگری پیش ببرد.
دولت ترکیه در توافق خود با صهیونیستها برای عادی سازی روابط میان دو طرف، نه تنها امتیاز قابل توجهی برای نوار غزه کسب نکرده است، بلکه امتیازاتی را در همین زمینه به تل آویو داده است. در همین ارتباط روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» می نویسد: «دولت ترکیه متعهد شده تا فعالیتهای دفتر حماس در آنکارا را به شدت تحت نظر قرار دهد تا این گروه قادر به انجام اقدامی علیه تل آویو از خاک ترکیه نباشد». این در حالی است که برخی اخبار تأیید نشده از موافقت ترکیه با بسته شدن دفتر حماس در این کشور طبق توافق با رژیم صهیونیستی حکایت دارند.
در این میان، برای خالی نبودن عریضه، دولت آنکارا بندی را در توافقنامه با صهیونیستها جای داده است که به موجب آن راه برای ارسال کمک های انسان دوستانه برای فلسطینیان ساکن نوار غزه هموار می شود. اما به چه صورت؟ دولت آنکارا حتی در این زمینه هم در مقابل صهیونیستها سر تعظیم فرود آورده و مجوز نظارت آنها بر هرگونه کمکهای انسان دوستانه ارسالی برای اهالی غزه را صادر کردند.
کاملا واضح است که «رجب طیب اردوغان» در توافق با صهیونیستها به هیچ امتیاز قابل ذکری دست پیدا نکرده است. این در حالی است که می توان گفت در این میان، صهیونیستها بیشترین سود و بهره را از این توافقنامه برده اند، چراکه از یک سو امتیازی به طرف مقابل ندادند و از سوی دیگر، می توانند از امتیازات سیاسی و اقتصادی ناشی از ارتباط با آنکارا نهایت بهره را ببرند. «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که پس از این توافق از خوشحالی در پوست خود نمیگنجد ضمن ابراز رضایت شدید از عادیسازی روابط با آنکارا می گوید: «این مسأله می تواند تأثیر بسیار مهم و مثبتی بر اقتصاد اسرائیل داشته باشد».
اکنون این سؤال برای افکار عمومی منطقه و جهان پیش آمده که آیا مواردی همچون فراهم شدن زمینه برای ارسال کمک های انسان دوستانه به غزه ـ آن هم با نظارت تل آویو ـ و همکاری در جهت انجام پروژههای آب و برق رسانی به نوار غزه، در قاموس دولت آنکارا به معنای شکسته شدن محاصره این منطقه است؟ دولت آنکارا به دنبال تحقق چه هدفی است؟ آیا با توافقی که حاصل شده، از یک سو قصد دارد خود را از باتلاقی که در منطقه گرفتار آن شده نجات دهد و از سوی دیگر، نفسی تازه به جان اقتصاد رژیم صهیونیستی ببخشد؟